English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (732 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
buyer's over U حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
caveatemptor U اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
caveat venditor U یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
common user items U کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
common user supplies U کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
common goods U کالای مورد نیاز عموم
opportuneness U مورد مناسب
maintains U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintain U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintained U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
standard U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
end item U وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
standards U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
missile monitor U نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
rug condition U [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
free ports U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
idiomatic U اصطلاحی
monomial U یک اصطلاحی
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
colloquial U مصطلح اصطلاحی
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
solecisms U غلط اصطلاحی بی ترتیبی
solecism U غلط اصطلاحی بی ترتیبی
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
Mahal U محل [اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
trial and error <idiom> U یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
go to sleep U اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
gigo U اصطلاحی است به این معنی که اگر به برنامه اطلاعات ورودی بیهوده داده شودبرنامه نتایج بیهودهای رابه عنوان خروجی تولیدخواهد کرد
garbage in garbage out U اصطلاحی است به این معنی که اگر به برنامه اطلاعات ورودی بیهوده داده شودبرنامه نتایج بیهودهای رابه عنوان خروجی تولیدخواهد کرد
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
seeming U فاهری
surfaced U فاهری
surface U فاهری
outwards U فاهری
formfitting U فاهری
apparent U فاهری
outward U فاهری
self-styled U فاهری
self styled U فاهری
superficially U فاهری
skin deep U فاهری
surfaces U فاهری
nominal U فاهری
apparent error U خطای فاهری
impedance U مقاومت فاهری
indicated horsepower U توان فاهری
pepper corn rent U اجاره فاهری
superficial U سرسری فاهری
apparent density U تکاتف فاهری
apparent diameter U قطر فاهری
apparent horizon U افق فاهری
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
apparent magnitude U قدر فاهری
externalized U فاهری ساختن
apparent power U توان فاهری
externalised U فاهری ساختن
apparent resistivity U مقاومت فاهری
externalises U فاهری ساختن
apparent velocity U سرعت فاهری
assentation U رضایت فاهری
externalising U فاهری ساختن
externalize U فاهری ساختن
engineering stress U تنش فاهری
exteriorize U فاهری دانستن
externalizes U فاهری ساختن
admittance U هدایت فاهری
prime facie evidence U قرائن فاهری
glitz U گیرایی فاهری
apparent motion U حرکت فاهری
apparent wind U باد فاهری
bulk gravity U چگالی فاهری
false parallax U پارالاکس فاهری
false horizon U افق فاهری
external U فاهری پدیدار
externality U احوال فاهری
externalizing U فاهری ساختن
artificial daylight U فلق فاهری
externals U فاهری پدیدار
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
terrain relief U شکل فاهری زمین
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
soil morphology U شکل فاهری خاک
impedance matrix U ماتریس مقاومت فاهری
impedance ratio U نسبت مقاومت فاهری
masquerades U قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded U قیافه فاهری بخوددادن
on the surface U فاهری نمادادن رودادن
reactance U مقاومت فاهری خازنها
redesign U سر وصورت فاهری دادن به
pro forma U منباب فاهر فاهری
of the surface U فاهری نمادادن رودادن
simulative U دارای شباهت فاهری
masquerade U قیافه فاهری بخوددادن
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
inductive impedance U مقاومت فاهری القائی
masquerading U قیافه فاهری بخوددادن
apparent solar year U سال فاهری شمسی
extern U فاهری واقع در خارج
capacitive resistance U مقاومت فاهری خازن
inductive resistance U مقاومت فاهری القایی
apparent precession U انحراف فاهری محور ژایرو
exteriors U فاهری واقع در سطح خارجی
exterior U فاهری واقع در سطح خارجی
apparent solar U روز شمسی فاهری روزشمسی
relief U شکل فاهری و پست و بلندی
mechanical move U حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
inductive impedance U مقاومت فاهری با جزء القائی
indicated airspeed U سرعت فاهری نسبت به هوا
impedance compensator U متعادل کننده مقاومت فاهری
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
feinting U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
feinted U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feint U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feints U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
democratic comiteism U سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
ads U میباشد
ad U میباشد
gallium U میباشد
gametophyte U میباشد
adeno U میباشد
afr U میباشد
sequoia U میباشد
aden U میباشد
aceto U میباشد
afro U میباشد
adeni U میباشد
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
he is a man he is sick U وی مریض میباشد
parallax U اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
iodine U عنصرشیمیایی که علامت ان I میباشد
iodin U عنصرشیمیایی که علامت ان I میباشد
custodian U بستههای دیسک و ..... میباشد
custodians U بستههای دیسک و ..... میباشد
bonded goods U کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
caveat subscriptor U مسئولیت به عهده عضو میباشد
anopheles U که ناقل میکرب مالاریا میباشد
rip-off U کالای قلابی
consigned inventory U کالای امانی
consumer's goods U کالای مصرفی
consumer brand U کالای پر مصرف
Contraband goods. U کالای قا چاق
limited editions U کالای محدود
smuggled goods U کالای قاچاق
merchandise U کالای تجارتی
limited edition U کالای محدود
class ii property U کالای طبقه 2
wage good U کالای مزدی
stolen goods U کالای مسروقه
the goods in question U کالای موردبحث
jetsam U کالای اب اورد
business goods U کالای تولیدی
bonded good U کالای گمرکی
economic good U کالای اقتصادی
end item U کالای ضروری
easy commodity U کالای نا مرغوب
dead stock U کالای بنجل
class i property U کالای طبقه 1
smuggled merchandise U کالای قاچاق
import U کالای رسیده
goods afloat U کالای در راه
knit goods U کالای کش بافت
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1tink and grow rich
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1strong
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2مهرآسا
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com